کمتر فیلمی به اندازه شاهکار برنده اسکار کلینت ایستوود، “Unforgiven”، بر دیدگاه مدرن سینما نسبت به عمق و امکانات ژانر وسترن تأثیرگذار بوده است. این فیلم با بازی ایستوود در نقش یک هفتتیرکش سابق بدنام که پس از بازنشستگی برای گرفتن جایزهای بهخاطر مردی که یک فاحشه را زخمی کرده است، دوباره به میدان بازمیگردد، یک تأمل عمیق بر خشونت و تحلیلی از افسانه بزرگ آمریکای غرب وحشی است.
علاقه تماشاگران به وسترنهای تاریک و بازنگریشده، بیش از سه دهه است که ادامه دارد و بسیاری از طرفداران این ژانر و خود فیلم همیشه به دنبال آثاری هستند که به موضوعات مشابه بپردازند. از دیگر وسترنهای بازنگریشده مهم گرفته تا فیلمهای تأملبرانگیز از ژانرهای مختلف که به همان مفاهیم خشونت و هویت فرهنگی آمریکا میپردازند، این فیلمها برای علاقهمندان به “Unforgiven” و درامهای تاریک و عمیق مانند آن، تماشایی هستند.
اگر از فیلم نابخشوده خوشتان آمده، این فیلم ها را ببینید.
فیلم “Cry Macho” (2021)
کارگردان: کلینت ایستوود
با این فرض که طرفداران “Unforgiven” دیگر آثار بزرگ ایستوود مانند “Gran Torino” و “Million Dollar Baby” و همچنین چندین وسترن دیگری که او کارگردانی کرده را دیدهاند، “Cry Macho” تجربه تماشایی ارزشمندی است. این جواهر کمارزش، مشکلات روزمره مدرن را با روایت قدیمی وسترن ترکیب میکند و داستان یک ستاره سابق رودئو در تگزاس را دنبال میکند که در سال ۱۹۷۹ به مکزیکو سیتی میرود تا پسر ۱۵ ساله رئیس سابقش را از مادر مجرمش نجات دهد.
این فیلم به یک اثر بحثبرانگیز تبدیل شد و منتقدان و طرفداران را با حساسیتها، لحن و تمرکز تماتیک بر موضوعات عشق، اندوه و رستگاری تقسیم کرد. با وجود این، “Cry Macho” با هسته احساسیاش که به ارتباط بین یک رودئوکار مسن و یک نوجوان مشکلدار میپردازد، هنوز هم برای طرفداران ایستوود و علاقهمندان به سینمای نئو-وسترن که از کاهش خشونتهای ژانر برای روایت داستانی انسانیتر لذت میبرند، جذابیتهای زیادی دارد.
فیلم “Logan” (2017)
کارگردان: جیمز منگولد
در حالی که فیلمهای ابرقهرمانی ممکن است برای بینندگانی که از ابهام وسترنهای بازنگریشده لذت میبرند، بیش از حد ساده و خطی به نظر بیایند، “Logan” از سال ۲۰۱۷ به عنوان یک ترکیب تاثیرگذار و قوی از دو ژانر عمل میکند که اشتراکات زیادی با “Unforgiven” دارد. در این فیلم، لوگان (هیو جکمن) که به شدت پیر و فرسوده شده است، به عنوان راننده لیموزین کار میکند و از چارلز اگزاویه (پاتریک استوارت) بیمار مراقبت میکند. اما وقتی او از وجود یک جهشیافته جوان که توسط یک سازمان شرور تحت تعقیب است مطلع میشود، به اکراه موافقت میکند که او را به یک پناهگاه در مرز کانادا برساند.
در حالی که بیشتر وسترنها فقط به افسانههای از پیش ساختهشده و داستانهای قدیمی میپردازند، “Logan” به طرز درخشانی از فیلمها و کمیکهای “X-Men” استفاده میکند تا به بررسی گذشته قهرمانانه وولورین بپردازد، که با دنیای بیرحم و خشن که او در آن زندگی میکند، تضاد دارد. تغییر لحن چشمگیر و استفاده از عناصر وسترن، این فیلم را به گزینهای عالی برای تماشاگرانی تبدیل میکند که بیشتر به کابویها علاقه دارند تا قهرمانان نقابدار.
فیلم “Natural Born Killers” (1994)
کارگردان: الیور استون
“Unforgiven” و وسترنهای بازنگریشده به طور دقیق به تجزیه و تحلیل افسانههای غرب قدیم و نمایش جنبه زشت افسانه قهرمانانه آمریکایی میپردازند. در حالی که این فیلمها معمولاً به افسانههای گذشته میپردازند، مخاطبان نباید فراموش کنند که این مسائل همچنان در جامعه مدرن نیز وجود دارند. با بررسی ایدههای مشابه درباره تجلیل از خشونت، فیلم جنجالی “Natural Born Killers” به عنوان انتقادی بر تمایل مردم به اعطای مقام سلبریتی به شخصیتهای خطرناک، برجسته میشود.
این فیلم با بازی وودی هارلسون و جولیت لوئیس در نقش یک زوج دیوانه که در حال فرار هستند و سفر جادهای کشندهشان تخیل عمومی را جذب میکند و این دو شخصیت توسط رسانهها به چهرههای مشهور تبدیل میشوند. در حالی که “Unforgiven” به تصور رمانتیک از گذشته خشن آمریکا حمله میکند، “Natural Born Killers” انتقاد شدیدی از میل به خشونت در دنیای مدرن ارائه میدهد. با سبک بصری خیرهکننده و استفاده از کمدی، این فیلم به طرز ناراحتکنندهای به نحوه پذیرش و پذیرفتن اعمال شنیع در دنیای مدرن اشاره میکند.
فیلم “Children of Men” (2006)
کارگردان: آلفونسو کوارون
اگر “Unforgiven” بازتابی بیپرده از جامعه خشونتآمیز گذشته است، “Children of Men” یک هشدار درباره آیندهای است که در آن دنیا به دلیل ناتوانی انسان در تولید مثل در آستانه فروپاشی قرار دارد. موضوع این فیلم به طور گستردهای با “Unforgiven” مرتبط است؛ داستان یک فعال سابق که توسط همسر سابقش، یک فعال سیاسی، استخدام میشود. گروه او اولین زن باردار را پس از ۱۸ سال پیدا کرده و در حالی که فعالان تلاش میکنند از او برای پیشبرد هدف خود استفاده کنند، تئو (کلایو اوون) سعی میکند او را به یک پناهگاه دریایی برساند.
تمرکز فیلم بر مردی که توسط گذشتهاش تعریف میشود و تلاش میکند در میان جهانی از فساد، بیتفاوتی و خشونت کار درست را انجام دهد، نقدی تاثیرگذار بر ارزشهای انسانی و اجتماعی است. این فیلم با ساخت دنیای فوقالعاده، صحنههای اکشن خیرهکننده و شخصیتهای جذاب، به یک درام علمی تخیلی قوی و پر از تأملات درباره طبیعت انسانی تبدیل میشود.
فیلم “The Searchers” (1956)
کارگردان: جان فورد
کمتر بازیگری به اندازه جان وین به یک ژانر سینمایی تعلق دارد و وین کاملاً تعریفکننده وسترنهای آمریکایی دهههای ۴۰، ۵۰ و ۶۰ است. به نوعی، میتوان گفت “Unforgiven” به مسیری که وین در ایجاد افسانه غرب قدیم هموار کرد، دهنکجی میکند. با این حال، با وجود اینکه وین نماد کابوی آمریکایی است، او نیز با نگاه چالشبرانگیزتر و پیچیدهتری به سینمای وسترن بیگانه نبود، چیزی که در نقش اصلیاش در فیلم “The Searchers” سال ۱۹۵۶ به خوبی دیده میشود.
وین در این فیلم نقش ایتان ادواردز، یک کهنهسرباز جنگ داخلی را بازی میکند که پس از قتل خانوادهاش توسط کومانچیها و ربوده شدن دختر جوانش، به دنبال نجات او میرود. این فیلم با بازی درخشان وین و شخصیت پیچیده ادواردز که یک مرد شرور و نژادپرست است و تماشاگران را به چالش میکشد، عمق فوقالعادهای پیدا میکند. این فیلم با داستانی قوی و تصاویر خیرهکننده، نمایانگر بهترین آثار سینمای وسترن آمریکاست و با وجود گذشت زمان، همچنان جاودانه مانده است، حتی در حالی که بسیاری از فیلمهای دوران خود را از دست دادهاند.
فیلم “Paris, Texas” (1984)
کارگردان: ویم وندرس
بخش عمدهای از فیلم “Unforgiven” به مواجهه ویل مانی با گذشتهاش میپردازد. تعداد کمی از فیلمها این نوع سفر را با چنین عمق و بینشی کاوش کردهاند که یکی از برجستهترین آنها “Paris, Texas” است. این فیلم نئو-وسترن جادهای به کارگردانی ویم وندرس، داستان تراویس هندرسون (با بازی هری دین استنتون) را روایت میکند که پس از چهار سال که به عنوان مفقود گزارش شده بود، از بیابان بیرون میآید و تلاش میکند با زندگیای که پشت سر گذاشته دوباره ارتباط برقرار کند.
علاوه بر روایت قدرتمند بازتاب و پیوند مجدد، “Paris, Texas” از سینمای وسترن الهام زیادی گرفته است، به ویژه در زمینه نمایش بصری آمریکا که با مناظر بیابانی خشک شروع میشود و به تدریج با پیشرفت سفر تراویس به سمت تمدن نزدیکتر میشود. اگرچه این فیلم بیشتر به زندگی روزمره آمریکایی میپردازد تا خشونت، “Paris, Texas” همچنان نقد جالبی درباره هویت فرهنگی آمریکا از طریق ارتباط انسانی ارائه میدهد.
فیلم “The Wild Bunch” (1969)
کارگردان: سم پکینپا
صحبت از سینمای وسترن بازنگریشده بدون اشاره به تأثیر ماندگار و بحثبرانگیز شاهکار سم پکینپا، “The Wild Bunch”، دشوار است. این فیلم درباره گروهی از قانونشکنان است که به دنبال انجام آخرین سرقت خود پیش از بازنشستگی هستند. اما وقتی نقشه آنها توسط یک کمین خشن به هم میریزد، بازماندگان در مکزیک جمع میشوند و متوجه میشوند که شکارچیان بیرحمی که مرگ و ویرانی به جا میگذارند، در تعقیب آنها هستند.
این فیلم که در دوران اوج ژانر وسترن منتشر شد، شکوه و قهرمانی را از این ژانر زدود و در خشونت دوران خود غوطهور شد. “The Wild Bunch” با پایان تلخ و بیرحمانهاش، با استفاده از خشونت گرافیکی که در سراسر فیلم نشان داده میشود، پیام ضد خشونتی قویای ارائه میدهد. این فیلم همچنان یکی از تاریکترین وسترنهاست و به طور گستردهای به عنوان یکی از بهترین آثار بازنگریشده در این ژانر شناخته میشود.
فیلم “Three Billboards Outside Ebbing, Missouri” (2017)
کارگردان: مارتین مکدونا
عدالت یکی از تمهای اصلی سینمای وسترن است؛ “Unforgiven” این موضوع را با قربانیانی که فراتر از قانون میروند تا مجرمان خود را مجازات کنند، به شیوهای برجستهتر نمایش میدهد. فیلم دیگری که به بررسی عدالت به این شکل میپردازد، کمدی سیاه و درام برنده اسکار “Three Billboards Outside Ebbing, Missouri” به کارگردانی مارتین مکدونا است. این فیلم داستان مادری خشمگین (با بازی فرانسیس مکدورمند) را روایت میکند که تلاش میکند با نصب پیامهای تحریکآمیز روی بیلبوردها در خارج از شهر، پلیس را تحت فشار قرار دهد تا قاتل و متجاوز دخترش را پیدا کند.
این فیلم با بازیهای درخشان و داستانی جذاب، به بررسی پارامترهای قانونی و واقعیتهای دنیای خارج میپردازد. “Three Billboards” با ترکیبی از خشم و احساسات، داستانی احساسی از عشق، عدالت و خشونت است که سوالات مهمی را مطرح میکند، حتی اگر پاسخ روشنی نداشته باشد.
فیلم “High Noon” (1952)
کارگردان: فرد زینهمان
در حالی که “Unforgiven” ژانر وسترن بازنگریشده را برای نسل جدیدی از تماشاگران محبوب و زنده کرد، فیلم “High Noon” به دلیل تحلیل زیرکانه و انقلابیاش در مورد کلیشههای ژانر وسترن در سال ۱۹۵۲ شایسته تقدیر است. این فیلم داستان یک مارشال سابق ایالات متحده را روایت میکند که متوجه میشود یکی از زندانیان سابق که او سالها پیش زندانی کرده بود، به دنبال انتقام است. در حالی که همسر صلحطلبش او را به ترک شهر ترغیب میکند، ویل کین (با بازی گری کوپر) تلاش میکند تا گروهی را برای مقابله با این تهدید گرد هم آورد، اما در هر مرحله از او حمایت نمیشود.
این فیلم در زمان انتشار به دلیل به چالش کشیدن کلیشههای ژانر وسترن و نشان دادن ترس و بزدلی مردم شهر بحثبرانگیز بود، اما با این وجود، چندین جایزه اسکار را به دست آورد و به عنوان یک اثر کلاسیک انقلابی شناخته شد. اگرچه ممکن است “High Noon” به شیوهای که “Unforgiven” خشونت را بررسی میکند، نباشد، اما همچنان با چالشی جذاب و داستانی درخشان، تصورات رمانتیک از غرب قدیم را به پرسش میگیرد.
فیلم “You Were Never Really Here” (2017)
کارگردان: لین رمزی
این فیلم که به دلیل بازیها، لحن و تعادل جالب بین اکشن و درام خود به یک اثر کلاسیک مدرن تبدیل شده است، پر از ایدههای تأملبرانگیز درباره خشونت و معصومیت است. جو (با بازی خواکین فینیکس) یک کهنهسرباز جنگی است که از مادرش مراقبت میکند و همزمان به عنوان یک مزدور کار میکند که دختران قاچاق شده را نجات میدهد و اسیرکنندگان آنها را به شدت مجازات میکند. زندگی او زمانی به هم میریزد که پرونده یک دختر جوان ربودهشده را قبول میکند و در تلاش برای نجات او، به یک توطئه سیاسی پی میبرد.
مانند ویل مانی در “Unforgiven”، جو نیز شخصیتی است که توسط گذشتهاش تعریف و کنترل میشود. در این فیلم، از تاریخچه او به عنوان یک سرباز استفاده میشود تا موضوعات مرتبط با اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و تروماهای مداوم را بررسی کند. در عین حال، تمرکز بر استفاده از خشونت برای محافظت از بیگناهان، “You Were Never Really Here” را به یک بررسی جذاب و چالشبرانگیز از ارزشهای اجتماعی و خیر عمومی تبدیل میکند.