وقتی جیلیان فلین در سال 2012 رمان سوم خود، Gone Girl، را منتشر کرد، به سرعت به یک پرفروش تبدیل شد. شاید چندان جای تعجب نبود که بلافاصله یک اقتباس سینمایی از این کتاب در دستور کار قرار گرفت. اما آنچه واقعاً جالب است، نحوهای است که فیلم دیوید فینچر به یک کلاسیک پایدار تبدیل شده و اکنون بیش از یک دهه است که همچنان مورد توجه قرار دارد. این فیلم داستان نیک دان (با بازی بن افلک) را دنبال میکند که با ناپدید شدن همسرش مواجه میشود و به تدریج به نظر میرسد که شاید خودش مسئول این ماجرا باشد.
با بازی درخشان و در عین حال ترسناک رزاموند پایک در نقش ایمی دان، محبوبیت Gone Girl با گذشت زمان بیشتر میشود. به همین ترتیب، علاقه مخاطبان به پیدا کردن فیلمهایی که بتوانند تجربهای مشابه و هیجانانگیز ارائه دهند نیز افزایش یافته است. از معماهای پیچیده و تریلرهای رازآلود گرفته تا نمایشهای خیرهکننده از جاهطلبی و تمایلات زنانه در نقشهای اصلی، این 10 فیلم برای عاشقان Gone Girl که میخواهند دوباره هیجان و شدت را تجربه کنند، عالی هستند.
فیلم ‘Vertigo’ (1958)
کارگردان: آلفرد هیچکاک
هر علاقهمندی به فیلم Gone Girl که تاکنون آثار زیادی از آلفرد هیچکاک ندیده باشد، بهتر است با فیلمشناسی این کارگردان آشنا شود. استاد تعلیق همیشه در وارد کردن روابط پیچیده و چالشبرانگیز به داستانهایش مهارت داشت و سرگیجه شاید بهترین نمونه از این مهارت باشد. این فیلم داستان یک کارآگاه سابق آسیبدیده را دنبال میکند که توسط دوستش استخدام میشود تا فعالیتهای روزمره همسر او را بررسی کند. این تحقیق وقتی که همسرش خودکشی میکند و اسکاتی (با بازی جیمز استوارت) به یاد او وسواس پیدا میکند، رنگ و بوی تاریکی به خود میگیرد.
اگرچه فیلم در ابتدا با نقدهای متناقضی مواجه شد، اما از آن زمان به عنوان یکی از کلاسیکهای بیبدیل سینمای هیجانانگیز و یکی از برجستهترین آثار هیچکاک شناخته میشود. این داستان پرتلاطم از عشق، وسواس و خواستهها، تجربهای دیوانهوار و غرقکننده را ارائه میدهد که تا مدتها پس از پایان فیلم در ذهن باقی میماند.
فیلم ‘The Girl with the Dragon Tattoo’ (2011)
کارگردان: دیوید فینچر
دختری با خالکوبی اژدها یک تریلر جنایی روانشناختی است که دیوید فینچر آن را بلافاصله قبل از ساخت Gone Girl کارگردانی کرده است، بنابراین طبیعی است که این اقتباس پرتنش از رمان مشهور استیگ لارسن شباهتهایی، به ویژه در لحن و شخصیتها، با اقتباس او از کتاب جیلیان فلین داشته باشد. این فیلم نئو نوآر جذاب داستان یک روزنامهنگار تحقیقی به نام میکائیل بلومکویست (با بازی دنیل کریگ) را دنبال میکند که برای بررسی ناپدید شدن زنی از خانوادهای ثروتمند که 40 سال پیش رخ داده، استخدام میشود. او با لیسبت سالاندر (با بازی رونی مارا)، یک هکر خبره با گذشتهای پیچیده و پر از تراژدی، همکاری میکند.
این فیلم از نظر بصری خیرهکننده است و در عین حال بسیار اتمسفریک و پرتنش است و جذابیت معماهای هیجانانگیز را در بهترین حالت خود به نمایش میگذارد. با مدت زمان 158 دقیقه، فیلم همیشه جذاب است، حتی زمانی که به مکانهای ناخوشایندی میرود. بینندگانی که از این اقتباس لذت میبرند، توصیه میشود که فیلم سوئدی 2009 با بازی نومی راپاس را نیز تماشا کنند.
فیلم ‘Tell No One’ (2006)
کارگردان: گیوم کنه
به کسی نگو یک فیلم کمتر دیدهشده از فرانسه است که با وجود موفقیت و تحسینهای منتقدان، تا حدودی نادیده گرفته شده است. این فیلم الهام گرفته از رمانی به همین نام از هارلن کوبن است. داستان درباره دکتر الکساندر بک (با بازی فرانسوا کلوزه) است، یک بیوه که هنوز در سوگ همسرش که هشت سال پیش به دست یک قاتل سریالی کشته شد، به سر میبرد. تلاشهای او برای بازسازی زندگیاش وقتی که اجساد دو دختر نزدیک خانهاش پیدا میشود و مدارکی وجود دارد که او را متهم میکند، به هم میریزد. در همان روز، بک ایمیلی دریافت میکند که نشان میدهد همسرش ممکن است زنده باشد، و او را به فرار برای پیدا کردن پاسخها وادار میکند.
کل داستان که در آن بک متهم شده و به دنبال پاسخهای واقعی در مورد آنچه واقعاً برای همسرش اتفاق افتاده، است، شباهت زیادی به تجربهای که Gone Girl ارائه میدهد دارد، که این فیلم را به یک گنج نادیدهگرفتهشده و مناسب برای علاقهمندان به فیلم فینچر تبدیل میکند. به کسی نگو همچنین توانایی مشابهی در برانگیختن شکها و احساسات بیننده با یک داستان پرکشش و تحریکآمیز دارد؛ داستانی که هم نفسگیر و هم دلشکن است.
فیلم ‘Thoroughbreds’ (2018)
کارگردان: کوری فینلی
با بازی آنیا تیلور-جوی و اولیویا کوک، نجیبزادهها هم یک کمدی سیاه و هم یک تریلر روانشناختی جذاب است که از استعداد بازیگران خود بهره میبرد. لیلی (تیلور-جوی) و آماندا (کوک) دوستان دوران کودکی هستند که با وجود فاصلهای که در طول زندگیشان ایجاد شده، در نوجوانی دوباره با هم ارتباط برقرار میکنند. با داشتن تمایلات خشونتآمیز از سوی آماندا که فاقد احساسات است و زندگی لیلی تحت فشارهای پدرخواندهی بدرفتارش، این دو دختر نقشهای میکشند که نیازهای هر دوی آنها را برآورده میکند.
علاوه بر داستان پر از تعلیق، نقشهکشی و خشونت، نجیبزادهها همچنین شباهتهایی با Gone Girl از طریق تمرکز بر دو شخصیت زن به شدت شرور و پیچیده دارد که با بازیهایی خیرهکننده به تصویر کشیده شدهاند. این فیلم ترکیبی از هرج و مرج قاتلانه، طنز سیاه و حتی اضطراب نوجوانی را به نمایش میگذارد تا داستانی پیچیده و در عین حال جذاب از خشم و انتقام زنانه را ارائه دهد.
فیلم ‘Side Effects’ (2013)
کارگردان: استیون سودربرگ
عوارض جانبی یک جواهر کمتر دیدهشده از تریلرهای دهه 2010 است که در آن استیون سودربرگ با ارائه یک معمای روانشناختی تنگ، متفکرانه و محدود در مورد پزشکان فاسد، توطئههای دارویی و یک انتقام مرگبار، در بهترین فرم خود قرار دارد. رونی مارا در نقش امیلی تیلور، یک زن جوان متأهل که از افسردگی رنج میبرد، بازی میکند و توسط روانپزشکش، دکتر جاناتان بنکس (جود لاو)، یک داروی جدید برایش تجویز میشود. عواقب خشونتآمیز این نسخه منجر به مرگی شوکآور و یک جستجوی ناامیدانه برای یافتن مسئولیت میشود.
یکی از جذابترین جنبههای فیلم این است که چگونه از تمرکز بر روی امیلی به سمت دیدگاه دکتر بنکس تغییر میکند، و به هر دو شخصیت اهمیت بیشتری میدهد زیرا انگیزههای پنهان و حقایق پیچیده به تدریج آشکار میشود. با مدت زمان نسبتاً کوتاه 105 دقیقه، عوارض جانبی یک تریلر پیچیده و تنگ است که وقتی بینندگان را به خود جلب میکند، تا پایان رها نمیکند. با بازیهای قوی از همه بازیگران و یک فیلمنامه هوشمندانه، این دقیقاً همان نوع تریلری است که علاقهمندان به Gone Girl از آن لذت خواهند برد.
فیلم ‘The Prestige’ (2006)
کارگردان: کریستوفر نولان
هرکسی که عاشق تریلرهای پر پیچ و خم با محوریت شخصیتهاست، باید با پرستیژ، تریلر تاریخی جذاب کریستوفر نولان، آشنا باشد. این فیلم داستان دشمنی دو شعبدهباز رقیب در دهه 1890 را دنبال میکند. این رقابت شدید به مرور زمان به طور فزایندهای خطرناک و مرگبار میشود، زیرا هرکدام سعی میکنند ترفندهای دیگری را خراب کنند و در عین حال به دنبال اجرای بینقصی هستند که آنها را به دنیای جدید فناوری و نمایش میکشاند.
نولان با بهرهگیری از روایتهای جاهطلبانه و زمانپریش خود، هر دو طرف داستان رابرت انجیر (هیو جکمن) و آلفرد بوردن (کریستین بیل) را به شکلی جذاب و دقیق به تصویر میکشد، در حالی که تماشاگران را با پیچشهای غیرمنتظره در طول فیلم شگفتزده میکند. پرستیژ یک داستان درخشان از وسواس است که به قدری پیچیده است که ممکن است برای درک کامل آن نیاز به چندین بار تماشا داشته باشید و نشاندهنده بهترین کارهای نولان است.
فیلم Gone Baby Gone (2007)
کارگردان: بن افلک
علاوه بر داشتن عنوانی مشابه Gone Girl، Gone Baby Gone نیز به دلیل اینکه یکی از نقاط برجسته کارنامه بن افلک است، شباهتهایی با فیلم فینچر دارد. این فیلم که در سال 2007 اکران شد، اولین تجربه کارگردانی افلک است. او برای نحوه برخوردش با موضوعات حساس، به تصویر کشیدن شخصیتها به شکلی همدلانه و صادقانه، و همچنین به نمایش گذاشتن رمان جنایی دنیس لهان با حساسیت اجتماعی و هیجانانگیز بسیار تحسین شد.
داستان درباره دو کارآگاه خصوصی بوستون، پاتریک کنزی (با بازی کیسی افلک) و انجی جنارو (با بازی میشل موناگان) است که در حال بررسی ناپدید شدن یک دختر چهار ساله هستند و در این مسیر با نیروهای محلی پلیس و باندهای جنایتکار درگیر میشوند. Gone Baby Gone یک تریلر جنایی پرتنش و شدید است که عمیقاً به بررسی زندگی طبقه کارگر بوستون میپردازد و با کاوش در عمق پیچیده شخصیتها، بسیار موفق عمل میکند.
فیلم ‘To Die For’ (1995)
کارگردان: گاس ون سنت
یک تریلر دیگر با محوریت زنان که به موضوعات دستکاری و جاهطلبی میپردازد، برای مرگ ساختهشده است. این فیلم تعلیق و شدت Gone Girl را با زیباییشناسی نئو نوآر عجیب و طنزی سیاه جایگزین میکند. نیکول کیدمن در نقش سوزان استون، یک گزارشگر آب و هوا در یک ایستگاه خبری محلی بازی میکند که آرزو دارد یک مجری بزرگ در شبکه ملی شود. با این حال، آرزوهای بزرگ او توسط همسر مهربان اما بیانگیزهاش محدود میشود، بنابراین او یک نوجوان عاشق را فریب میدهد تا همسرش را برای او بکشد.
علاوه بر داشتن داستانی مشابه Gone Girl از لحاظ یک زن جاهطلب که به اقدامات شدید دست میزند، برای مرگ ساختهشده نگاهی عجیب به بتسازی از شهرت در جامعه آمریکایی دارد. این فیلم پیچیده، خندهدار و به طرز عجیبی دوستداشتنی است و با اجرای بینظیر کیدمن به عنوان یک تریلر-کمدی درخشان از ابتدا تا انتها سرگرمکننده است.
فیلم ‘Dark Places’ (2015)
کارگردان: ژیل پاکت-برنر
مکانهای تاریک با وجود نقصهایی که باعث انتقادهای شدید شد، برای طرفداران Gone Girl جذاب است، زیرا اقتباسی از یکی دیگر از رمانهای جیلیان فلین است. لیبی دی (با بازی شارلیز ترون) تنها بازمانده قتلعام خانوادهاش است، جرمی که گفته میشود توسط برادرش انجام شده است. اما وقتی گروهی از محققان آماتور به داستان او علاقهمند میشوند، لیبی شروع به بازبینی روز تروماتیک دوران کودکی خود میکند و به بیگناهی برادرش شک میکند.
با داشتن بازیگرانی همچون نیکلاس هولت، کلوئی گریس مورتز، تای شرایدن، کریستینا هندریکس و کوری استول، مکانهای تاریک یک تریلر با اجرای قوی است که با وجود اینکه بر اساس یک رمان پرفروش ساخته شده است، متأسفانه در ایجاد هویت خاص خود مشکل دارد و بر پیچشهایش میلغزد. با این حال، تماشای آن برای طرفداران این ژانر و داستانهای فلین ارزشمند است، حتی اگر فقط برای درک بیشتر کار فوقالعاده دیوید فینچر در آوردن Gone Girl به پرده سینما باشد. مکانهای تاریک قرار است به زودی به عنوان یک مینیسریال از شبکه HBO اقتباس شود.
فیلم ‘Rebecca’ (1940)
کارگردان: آلفرد هیچکاک
رمانس و هیجان روانشناختی به ندرت با چنین تأثیر و سنگینی در هم تنیده شدهاند، مانند فیلم نخست آمریکایی آلفرد هیچکاک، و تنها برنده جایزه بهترین فیلم او، ربهکا. جوآن فونتین در نقش یک زن جوان و تأثیرپذیر بازی میکند که با یک بیوه مرموز ازدواج میکند و در عمارت او ساکن میشود. اما عشق او به همسرش به سرعت آزمایش میشود وقتی که متوجه میشود همیشه در سایه همسر متوفی او، ربهکا، زندگی خواهد کرد. اوضاع زمانی پیچیدهتر میشود که خانهدار از پذیرش خانم جدید د وینتر به عنوان بانوی خانه امتناع میکند.
ربهکا که فیلمی است که دههها جلوتر از زمان خود است، فضایی به نمایش میگذارد که تنها میتوان آن را هولناک توصیف کرد، در حالی که داستانی غنی و گوتیک از تعلیق محسوس و درام عاشقانه پیچیده را کاوش میکند. دوستداران Gone Girl از رابطه پیچیدهای که در قلب این فیلم قرار دارد و همچنین حس جذاب و تابوآلودی که در سراسر این داستان مرموز موج میزند، قدردانی خواهند کرد.