در طول یک حرفه برجسته که بیش از ۵۰ سال به طول انجامیده، این مجموعهای از ده فیلم است که هرگز از تماشای آنها خسته نخواهید شد. برخی از فیلمهای این لیست نیز از بهترینهای او هستند، اما دیگران دارای ویژگی ماندگاری هستند که مانند این بازیگر تحسینشده، بهخوبی با گذشت زمان پخته میشوند. این لیست شامل برخی از معروفترین نقشهای فاستر است که با برخی از اجراهایی که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند، ترکیب شده است. فیلمشناسی فاستر به همان اندازه که گسترده است، تاثیرگذار نیز هست، و تقریباً تمام فیلمهای او ارزش تماشای دوباره یا حتی سهباره و چهارباره را دارند (فهمیدید، درست است؟). با این حال، این ده فیلم هستند که اگر هنگام مرور آنها را ببینید، ایده خوبی است که یک سطل پاپکورن بردارید و اجازه دهید این بازیگر با استعداد شما را برای چند ساعت سرگرم کند.
هیچ کمبودی در ژانرهایی که او در آنها بازی کرده وجود ندارد، زیرا او در همه چیز از تریلرهای انتقامی تا نقشهای سبکتر و طنزآمیز دوران جوانیاش حضور داشته است. برای روشن شدن، این رتبهبندی نهایی بهترین فیلمهای جودی فاستر نیست (شما میتوانید آن را در اینجا پیدا کنید)؛ اینها فیلمهایی هستند که بیشتر از همه ارزش تماشای دوباره دارند، به ترتیب رتبهبندی شدهاند.
بهترین فیلم های جودی فاستر
فیلم هتل آرتمیس (2018)
کارگردان: درو پیرس
در سال ۲۰۲۸، دنیا به جهنمی تبدیل شده و تنها پناهگاه گروهی از مزدوران ماهر، هتل آرتمیس است. جودی فاستر نقش جین توماس را بازی میکند که به نام “پرستار” شناخته میشود، در این فیلم نئو-نوآر و پسا-آخرالزمانی که توسط درو پیرس کارگردانی شده است. در این محیط بیرحمانه، پرستار با قاتلان ناپایدار که توسط بازیگران برجستهای همچون چارلی دی، استرلینگ کی. براون، دیو باتیستا و جف گلدبلوم بازی میشوند، به خوبی مقابله میکند. فاستر هتل آرتمیس را با اقتدار اداره میکند، اما تنها ضعف او زمانی آشکار میشود که مجبور میشود از ساختمان خارج شود. او دچار آگورافوبیا (ترس از فضاهای باز) است و این بزرگترین چالش او در فیلمی پر از تبهکاران، مافیاها و مهمانان ناپایدار ذهنی است.
فاستر بارها ثابت کرده است که میتواند با شخصیتهای نامطلوبی که در برابرشان قرار میگیرد، مقابله کند. اگر بتوانید با هانیبال لکتر رو در رو شوید و زنده بمانید، اعتبارتان برای همیشه تضمین شده است. آخرین نقش او در فصل چهارم سریال کارآگاه حقیقی شبکه HBO نشان میدهد که او همچنان توانایی بازی در نقشهای قوی و پویا را دارد. در هتل آرتمیس، او نیز از نشان دادن ضعفهای خود ترسی ندارد.
فیلم اتاق وحشت (2002)
کارگردان: دیوید فینچر
فاستر در اتاق وحشت چیزی جز یک مادر فداکار نیست. وقتی که مزاحمان خطرناک، جرد لتو و فارست ویتاکر، تصمیم به ورود به خانه جدید او میگیرند، غریزه مادرانه او بیدار میشود. او نقش مگ آلتمن را بازی میکند که آماده است برای محافظت از دخترش سارا (کریستن استوارت جوان) جان خود را بدهد. خوشبختانه، آنها میتوانند به اتاق وحشت که مکانی امن و مخفی است، پناه ببرند، در حالی که دزدان سعی میکنند راهی برای دزدیدن پول پیدا کنند.
دیوید فینچر استاد خلق تنش در طول یک تجربه سینمایی دو ساعته است. هر بار که اتاق وحشت را تماشا میکنید، اجرایی متفاوت از بازیگران قوی این فیلم را میتوانید متمرکز کنید. استوارت، لتو و ویتاکر همگی بهترین عملکرد خود را روی بستر محکمی که فاستر فراهم کرده، ارائه میدهند. فاستر و کارگردان دیوید فینچر یکی از قدرتمندترین زوجهای سینمایی هستند و اتاق وحشت گواهی بر این است.
فیلم طرح پرواز (2005)
کارگردان: رابرت شونتکه
طرح پرواز کمی شبیه اتاق وحشت است، با این تفاوت که در ارتفاع ۳۵ هزار پایی. هیچ راه فراری نیست جز مقابله مستقیم با افراد بد. فاستر نقش کایل، یک دانشمند موشکی و بیوه تازه، را بازی میکند که همراه با دختر جوانش جولیا (مارلین لاوستون) و جسد همسر تازه فوت شدهاش به خانه برمیگردد. وقتی که پیتر سارسگارد به عنوان جین کارسون هواپیما را میرباید، همه چیز به هم میریزد و کایل باید به ایمنی دخترش، مسافران بیگناه و حیثیت جسد همسرش فکر کند. این نوع فشاری است که فقط یک بازیگر مانند فاستر میتواند در یک فیلم تحمل کند، و او از این فرصت به بهترین شکل استفاده میکند.
شیمی ناآرام بین فاستر و سارسگارد طرح پرواز را به فیلمی تبدیل میکند که میتوانید چندین بار تماشا کنید. برخی از روابط در فیلم بسیار جذاب و در عین حال ناراحتکننده هستند، بهویژه زمانی که یک شخصیت به آرامی و بهطور نامحسوس شخصیت دیگری را فریب میدهد. اطلاعات نادرست و فریبهایی که جین و دیگر اعضای خدمه به کایل میدهند، تقریباً او را میشکند. اما اینجا صحبت از جودی فاستر است. او حرفهای را بنا نهاده که در آن همیشه از تمام موانع پیشروی خود عبور کرده است.
فیلم شجاع (2007)
کارگردان: نیل جوردن
شجاع نسخهای از فیلم بیل را بکش با جودی فاستر است. این فیلمی انتقامی در خالصترین شکل خود است و فاستر هیچ رحمی نشان نمیدهد، پس از اینکه نامزدش (ناوین اندروز) توسط گروهی از خلافکاران کوچک در حین پیادهروی در پارکی در نیویورک کشته میشود. فاستر (در نقش اریکا بین) یکییکی این جنایتکاران را از بین میبرد، در حالی که همچنان نقش یک مجری برنامه رادیویی را بازی میکند. ترنس هاوارد پلیسی است که سعی میکند قطعات پازل را کنار هم بگذارد و اریکا را که همچنان به قتل ادامه میدهد، گیر بیندازد.
به نظر میرسد که فاستر بهراحتی با هر کسی که مقابلش است، شیمی خوبی برقرار میکند. او و هاوارد در حین اینکه او سعی میکند مظنون اصلی را پیدا کند، یک بازی شطرنج فکری فوقالعادهای دارند. اما زمانی که وقت آن میرسد که یک مجرم نامگذاری شود، آیا هاوارد جرات میکند دستبندها را بر دستان زنی که شاهد قتل وحشیانه عشق زندگیاش بوده، بزند؟ این نکتهی هیجانانگیز و روانشناختی در این فیلم انتقامی است.
فیلم راننده تاکسی (۱۹۷۶)
کارگردان: مارتین اسکورسیزی
در این شاهکار اولیه مارتین اسکورسیزی (که برنده نخل طلای جشنواره کن شد و به طور منظم در میان بهترین فیلمهای تریلر روانشناختی قرار میگیرد)، جودی فاستر نقش برجستهای را ایفا کرد. او در این فیلم نقش یک کارگر جنسی زیر سن قانونی را بازی میکند که همدلی تراویس بیکل (با بازی رابرت دنیرو)، یک راننده تاکسی که تبدیل به یک مراقب خودگمارده میشود، را به دست میآورد.
علیرغم تحسین عمومی برای بازیها، کارگردانی، موسیقی ترسناک برنارد هرمان و فیلمنامه عالی پل شریدر، “راننده تاکسی” همواره با جنجالهایی همراه بوده است. حتی بر اساس استانداردهای امروز، این فیلم بسیار خشونتآمیز است (به طور طبیعی، در سال ۱۹۷۶ حتی بیشتر ناراحتکننده و شوکآور بود) و با اینکه محتوای آن گاهی اوقات سخت قابل تحمل است، علاقمندان به سینما و تماشاگران عادی همچنان بارها و بارها به تماشای “راننده تاکسی” مینشینند، و این هم دلایل خوبی دارد.
فیلم سکوت برهها (۱۹۹۱)
کارگردان: جاناتان دمی
چرا این فیلم کلاسیک در این لیست قرار دارد؟ چرا رتبه اول نیست؟ دو سوال عالی که با یادآوری اینکه این لیست از فیلمهای جودی فاستر است که ارزش تماشاهای مکرر دارند، پاسخ داده میشود. آیا نقشآفرینی او به عنوان مأمور شجاع افبیآی، کلاریس استارلینگ، بهترین اجرای اوست؟ او برای این نقش برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد، بهعنوان یک مأمور تازهکار که در یک نبرد هوش با هانیبال لکتر شیطانی (با بازی آنتونی هاپکینز) ظاهراً از عمق خود خارج شده است. اما حتی با اینکه برهها هنوز هم در حال فریاد زدن هستند، فاستر اجرای فوقالعادهای ارائه میدهد که او را به طور کامل به عنوان یک بازیگر اصلی معرفی میکند.
فاستر قبلاً برای فیلم ناراحتکننده “متهم” برنده جایزه اسکار شده بود، اما او در این فیلم برنده اسکار چنان پویا عمل میکند که باید حداقل یک بار در سال آن را تماشا کرد. تنها دلیلی که رتبه بالاتری ندارد، به دلیل طبیعت گرافیکی نمایش هولناک لکتر و بیل بوفالو/جیم گامب (با بازی تد لوین) به عنوان قاتلان سریالی فوقالعاده دیوانه است.
فیلم جمعه عجیب و غریب (۱۹۷۶)
کارگردان: گری نلسون
لیندسی لوهان در اوج دوران خود در هالیوود بود وقتی که با جیمی لی کرتیس همیشه درخشان در بازسازی (۲۰۰۳) داستان کلاسیک تعویض بدن “جمعه عجیب و غریب” همکاری کرد. اما جودی فاستر تقریباً سی سال پیش (۱۹۷۶) این نقش را فراموشنشدنی کرده بود. این فیلم در ژانویه ۷۷ اکران شد و این بازیگر چندمنظوره پس از اجرای نقش نامزد اسکار خود به عنوان بازیگر نقش مکمل برای ایفای نقش آیریس استینسما در فیلم “راننده تاکسی” مارتین اسکورسیزی، که نقش یک کارگر جنسی نوجوان را بازی میکرد که تراویس بیکل (با بازی رابرت دنیرو) را به رهایی او از تجارت جنسی تحریک میکند، به کلی تغییر جهت داد.
فاستر در “جمعه عجیب و غریب” نقش یک نوجوان کابوسوار را بازی میکند. باربارا هریس نقش مادر پرکارش را بازی میکند که از دختر بینظم و بیعلاقهاش، آنابل اندروز، بیشتر میخواهد. هنگامی که او به طور مرموزی بدن و ذهن خود را با مادرش عوض میکند، فاستر یک بار دیگر، در اوایل دوران حرفهای خود، نشان میدهد که یک بازیگر پویا است که میتواند جادو را بر پرده بزرگ خلق کند.
فیلم نل (۱۹۹۴)
کارگردان: مایکل آپتد
در نقش نل کِلی، جودی فاستر با جسارت و شجاعت نقشآفرینی میکند و نشان میدهد که چقدر با استعداد است. او در نقش زنی جوان که تنها توسط مادرش در یک کابین دورافتاده در کارولینای شمالی بزرگ شده است، میدرخشد. وقتی مادرش میمیرد، یک پزشک کنجکاو (لیام نیسون) و یک روانشناس (ناتاشا ریچاردسون) او را تحت حمایت خود قرار میدهند و به آرامی سعی میکنند به نل نزدیک شوند و او را با جامعه متمدن آشنا کنند.
چند بازیگر زن میتوانند در یک فیلم، زبان اولیه خود را خلق کنند و آن را به همان اندازه که جودی فاستر انجام داد، تفکر برانگیز و سرگرمکننده کنند؟ این یک سؤال بلاغی است، اما پاسخ آن این است که تعداد زیادی نیستند. قبلاً داستانهایی از کودکانی که “توسط گرگها بزرگ شدهاند” دیدهایم، اما نگاه بینظیر فاستر به این زن جوان یک شخصیت تازه و اصیل خلق کرده است.
فیلم تماس (۱۹۹۷)
کارگردان: رابرت زمکیس
این بیشک یکی از کمارزشترین و کمتقدیرترین نقشآفرینیهای فاستر است. بر اساس رمان برجسته و تخیلی کارل سیگن، “تماس” ترکیبی جذاب از علمی-تخیلی و درام بینفردی است. در نقش دکتر الی ارووی، این بازیگر برجسته مقدار شگفتانگیزی از انرژی و شگفتی به نقشی میآورد که به یک پیشرو قوی نیاز دارد. در محیطی که عمدتاً تحت سلطه دانشمندان مرد است، فاستر در نقش ارووی میدرخشد، یک ستارهشناس سرسخت که حاضر نیست در برابر همکاران مسنتر خود مانند دیوید دراملین (تام اسکریت) یا معشوقه و رقیب فکریاش، پالمر جاس (متیو مککانهی)، عقبنشینی کند.
“تماس” ممکن است جودی فاستریترین فیلم او باشد، زیرا او تقریباً در هر صحنهای در مرکز توجه قرار دارد و حضور قویاش به گونهای است که احساس میشود هر تصمیمی با در نظر گرفتن منافع الی ارووی گرفته شده است. این فیلم از بسیاری جهات ارزش تماشاهای مکرر دارد، که نه کمترین آنها جذابیت تازه فاستر است.
فیلم روباهها (۱۹۸۰)
کارگردان: آدریان لین
“روباهها” فیلمی است که میتوان از آن در یک شب شنبه یا یک صبح عادی در وسط هفته لذت برد. جودی فاستر نقش جینی را در اولین فیلم بلند آدریان لین، که داستانی درباره نوجوانانی است که در حال کشف زندگی و خودشان هستند، بازی میکند. داستان در دره سن فرناندو در اواخر دهه ۷۰ میلادی میگذرد و برخی لحظات سنگین و تأثیرگذار فیلم به مسائل واقعی که زنان جوان روزانه با آنها روبرو هستند، میپردازد. اسکات بایو، سالی کلرمن و رندی کواید بازیگران بااستعدادی از کمدینهایی هستند که توانایی جدی بودن را نیز دارند. همچنین در نقش دبی، به یک لورا درن جوان نیز توجه کنید.
جینی مسئولیت مراقبت از دوستانش که ناامید و دلسرد شدهاند را به عهده دارد. از جمله مج (مریلین کاگان)، که یک دیسکو ملکهای میخواهد باشد اما نمیتواند خوشبختی را پیدا کند، و آنی (چری کری)، که به دلیل فیزیک سنگینش با مشکلات بدنی دست و پنجه نرم میکند و علاوه بر این، فراریای است که برای دفن مشکلات ناشی از پدر پلیس خود که به صورت لفظی و جسمی او را مورد آزار قرار میدهد، به الکل و مواد مخدر پناه میبرد. فاستر پیش از این در داستانهای سنگین بسیاری با بزرگسالان حضور داشته است و دیدن او در حالی که با مشکلات عادی نوجوانی مانند مادر مطلقه و بیثبات و پدری غایب که مدیر یک گروه موسیقی است، سروکار دارد، طراوتبخش است.